توصیه های آقای نوذری در مورد کتاب

Monday, March 15, 2021

توصیه های آقای نوذری در مورد کتاب

شکوه اشترانکوه

چندی پیش یک جلد از کتاب شکوه اشترانکوه رو به آقای نوذری تقدیم کردم . ایشان هم قول دادند بعد از مطالعه کتاب نظرشان را در باره ان به من بگویند . ظاهرا ! چند باری به تلففن دفترم زنگ زده بودند ولی موفق نشده بودند با من حرف بزنند و امروز بالاخره این تماس حاصل شد و این متن خلاصه ای از این گفتگوی چند دقیقه ای است :

کتاب در مجموع کار با ارزش و قابل تاملی است ولی خیلی بهتر بود اگر از تجربه ها و یافته های شخصی خودت مثل همان لحظه ای که در قله دماوند ایستاده ای بنویسی ... آن چیزهایی که مربوط به دانش عمومی است خوب است ولی حس ناب یک نفر که در لحظات ارزشمند زندگی تجربه کرده است جذابیت بیشتری دارد و باید این بخش ها را بیشتر بسط می دادید. ضمنا زبان وبلاگ نویسی با کتاب نویسی فرق دارد و باید یک ویرایش کامل صورت گیرد تا به شکل کتاب در آید .

اگر کتاب بدست  یک ویراستار خوب  سپرده می شد شاید بسیاری از این معایب و از جمله توالی زمانی کتاب درست می شد

در جایی نوشته اید دریاچه لار  مشرف به کوه  دماوند در حالیکه اشراف از کوه به دریاچه است نه برعکس !

امیدوارم که اگر کتاب به چاپ دوم برسد این ایرادهایش برطرف شود .

بعد از خواندن این کتاب شناخت بهتری از شما پیدا کردیم و تازه متوجه شدیم  پشت این شخصیت ظاهری که از شما سراغ داشتیم شخصیت دیگری نهفته است و همه تاسف ما این است که چرا این شناخت را زودتر نداشتیم که از شما در جلسات پژوهش  استفاده کنیم و شما بیائید حرفهایی را که دارید بزنید و دلخوری های که از شرکت داشته اید آنجا بیان کنید . هم از این اطلاعات بیشتر استفاده می کردیم و هم همکاران بیشتر قدر و ارزش شما را می دانستند.

و من بارها در غیاب شما در مورد تان صحیت کرده ام با وجودیکه دیگران ( نظر چندان مساعدی در مورد شما نداشته اند ) واز توانایی های شما دفاع کردم . آقای اعتمادی هم در جریان این کتاب شما هستند .

بهتر بود ویراستاری این کتاب را کس دیگری انجام می داد چون شما چون خودت در متن هستی و درگیری نمی توانی این کار را براحتی انجام بدی .

گفته ای هست که می گوید : حیات العلم بالرد و نقد»

دو پیشنهاد دارم اینکه ویرایش بشود و مطالبی که مربوط به تجربه های شخصی و سفرهای شماست بسط بیشتری پیدا کند . جس آدمی که لحظه های خاصی را تجربه کرده است و خواسته است این حس را به دیگران منتقل کند . و دوم  اینکه کتاب به دو قسمت تقسیم شود و هر موضوع در یک کتاب مجزا آورده شود . یکی کتاب به مسائل علمی و حاشیه ای و یکی هم به بیان همین دریافت های شخصی اختصاص یابد

• من گفتم : هدف من جامع بودن کتاب و ایجاد یه رفرنس بوده است .
• اگه اینطوره که ایرادی نداره ولی باید بازنگری صورت بگیره
•  

ایشان ضمنا اظهار داشتند که امروز آخرین روز حضورشان در شرکت است و از سال آینده دیگر در شرکت حضور نخواهند داشت واز دست مدیر عامل رستمی دلخور بودند که به ایشان توجه نکرده اند

..............دوشنبه 25 اسفندماه 1399 – ممکو