تازه كارت عابرم هم تو شركت مونده بود !

ساخت وبلاگ

يكشنبه 10 تيرماه 1397

امروز عصري با ماشين سيروس برگشتم  ممكو و ساعت 5 توي خونه ام بودم هوا حسابي شرجي و گرم بود . زنگ زدم به اسي كه با هم براي خريد تلويزيون بريم هنديجان كه گفت ميخواد با مهناز بره خريد و نمي تونه بياد بذاريمش براي فردا ...

تازه كارت عابرم هم تو شركت مونده بود !

ديگه  ساعت از 18 گذشته بود و مردد بودم برم استخر يا نرم ولي بالاخره با 15 دقيقه تاخير رفتم ...

بعد از برگشت خوابم برد و با زنگ  تلفن بيدار شدم و رفتم تا ساعت 12:30 تو لابي هتل سعدي بودم ... چند تا پيام براي نسرين خانوم فرستادم اونم اولش داد جواب مي داد ولي نمي دونم چرا جوابش رو پاك كرد و ديگه جواب نداد ... آخه انتظار داشت الان تو راه باشم ظاهرا 10 تيرماه تولدش بوده من فكر كردم 12 تيره ...

ديگه بقيه وقتم صرف جواب دادن به پرسش هاي حميده خانوم از شاهرود  در مورد  IUD و آزمايش پاپ اسمير شد و ورقه اش رو هم نگاه كردم چيز غيرعادي نداشت ... كلي هم مطلب در همين مورد براش فرستادم و خيلي خوشحال شد و تشكر كرد .

يادم باشه تو اون مطالبي كه براي كتاب پزشكي  HSE تهيه مي كنم در مورد اين روش جلوگيري و تست هاي زنان و سرطان هاي شايع زنانه مطالب مفصلي ترجمه كنم .

 

حالا يا فردا حركت مي كنم بطرف كرمانشاه...
ما را در سایت حالا يا فردا حركت مي كنم بطرف كرمانشاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : memco1397 بازدید : 108 تاريخ : دوشنبه 11 تير 1397 ساعت: 19:19