حالا يا فردا حركت مي كنم بطرف كرمانشاه

تو این سه دهه گذشته بارها دزد به خونه من زده ... اولین بار مقدار زیادی اسباب و وسایل رو با خودش برده بود از ضبط صوت و نوارهاش گرفته تا تلویزیون سامسونگ و یه دسته پول نقد که تو کمد گذاشته بودم تا اتو و اسپیکر و خیلی چیزهای دیگه ولی اصلا به قفسه کتابها دست نزده بود!جالبه که چندتا تراول لای کتاب گلستان سعدی مخفی کرده بودم اگه این دزد کمی به ادبیات علاقه داشت کتاب گلستان و تراولها رو هم می برد( یعنی کل حقوق یک ماهه ام) چند بار دیگه هم ابن اتفاق افتاددفعه اخر دزد نابکار هر چی داشتم و قابل حمل بود رو با خودش برده بودجالبه که تمام کمد مملو از کتاب رو هم به هم ریخته بود به امید اینکه چیزی لای کتابها پیدا کنه ولی حتی یک کتاب هم نبرده بود !در صورتیکه برخی از این کتابها قیمت چند میلیونی داشتند!! و از برخی چیزهایی که دزدیده بود قیمت بیشتری داشتند. واقعا کسی که دزدی می کنه کتابخون نیست چون اگر اهل فرهنگ و کتاب باشه هیچوقت دزدی نمی کنهحالا دزدی به مفهوم عامش مد نظرم هست فقط بالا رفتن از دیوار مردم دزدی نیست! بخوانید, ...ادامه مطلب

توانابی نوشتن تاریخ تحلیلی پتروشیمیچه کسی صلاحیت دارد در مورد صنعت پتروشیمی ایران و پتروشیمی بندر امام بنویسد؟برخلاف حرفهای تملق آمیزی که در انتها امده مدیران تواندچنین کاری را ندارندپرسش جالبی است پاسخ کوتاهش این است که از بین اینهایی که من می شناسم هیچکس!!نوشتن تاریخچه پتروشیمی و بطورکلی صنعت کاری بس دشوار است. کسی می تواند این کار را انجام دهد که۱- آگاه به مسائل و جزییات پتروشیمی باشد و در پایین ترین رده ها کار کرده باشد و نبض کار در دستش باشد( وبه زعم اون اقا این کار مدیران نیست که تمام عمرشان را در دفترکارشان و جلسات بیهوده وقت گذرانی و حرافی کرده اند! اخر چنین مدیری که چیزی برای گفتن دارد؟ چه خاطره ای برای تعریف کردن دارد؟ جز شرکت در جلسات بی ثمر؟! پس این کاد مدیران نیست . کارگر و استاد کار هم که دستشان در کار است بینش و توان نوشتن را ندارند می ماند که بخش گوچکی از یک قشر خاصی که هم تحصیلات خوبی داشته و با جنبه‌های مختلف علوم اشنایی دارد تازه بشرط اینکه شرط دوم یعنی توان نوشتن را داشته باشد!۲- توانایی نوشتن و قدرت نویسندگی و توصیف و استدلال وقایع و پژوهش علمی . که این را هم فقط معدودی ( تاکید میکنم فقط معدودی) از کسانی که دانشگاه رفته و درس خوانده هستند و مدرکشان واقعی است می توانند انجام دهند.بین این خیل ادمهایی که در همین پتروشیمی ما هستند یا حتی در خانواده بزرگ نفت تعداد چنین ادمهایی حقیقتا و شوربختانه انگشت شمار است این انگشت شمار هم یا می ترسند یا وقت ندارند یا انگیزه ندارنداینگونه است که کسی تا حالا کتاب خاطرات پتروشیمی ننوشته .. تا چه رسد به کار تخصصی تاریخچه پتروشیمیکتابهایی هم که تا بحال منتشر شده یا خیلی قدیمی و مال کسانی هستند که دیگر نیستند و مطالبشان قدیمی, ...ادامه مطلب